به گزارش مشرق، پیش از این، سفرها اغلب خانوادگی بود. مردم با خانواده سوار اتومبیل خود یا اتوبوس و قطار می شدند و به مقصد خود که در بیشتر موارد اماکن و شهرهای زیارتی بود می رفتند. در بین راه مشهد سری هم به نیشابور می زدند و به منزل بازمیگشتند اما امروز تنوع نقاط گردشگری، تنوع شیوه های سفر را هم سبب شده است. حالا اکانتهایی در شبکههای اجتماعی و کانالهای تلگرامی شکل گرفته است که سبک زندگی مردم را در حوزه سفر به کل تغییر داده است. امروز شبکههای اجتماعی این فرصت را ایجاد کرده که جاذبههای گردشگری ناشناخته به مردم معرفی شود اما در کنار آن، ظهور و بروز چنین سبکی در سفر و استفاده از کانالهای همسفریاب و ... آسیبهایی را در جامعه و خانواده سبب می شود.
جواد رفیع پور از فعالان عرصه گردشگری در خصوص زمینه های این تغییر در سبک سفر و پیامدهای آن میگوید: ما در گذشته چند مقصد سفر داشتیم؛ اصفهان، مشهد و شیراز. اما امروز ظهور روستاهای هدف گردشگری، جاذبه های طبیعی و اقامتگاههای بوم گردی را شاهدیم. تعدد نقاط سفر برای مردم پیش آمده و همین منجر به تعدد انواع سفر شده است. پیش از این ژانرهای سفر طبیعتگردی، درهنوردی، آبشارگردی و غارگردی نداشتیم اما امروز هرکدام به صورت ژانر تخصصی سفر در آمده و سازمان میراث فرهنگی هم تلویحا از این مساله حمایت میکند زیرا به رشد صنعت گردشگری کشور میانجامد. ما در گذشته فقط یک نوع راهنمای گردشگری تحت عنوان راهنمای ایران گردی و جهانگردی داشتیم اما ذائقه مردم طی سالهای اخیر تغییر کرده و علاقه به طبیعتگردی بیشتر شده است. بنابراین بخش راهنمای سفرهای طبیعتگردی هم اضافه شده است. در حال حاضر راهنمای سفرهای ویژه کودک و راهنمای سفرهای دوچرخهسواری هم پیشبینی شده است. در واقع به مرور زمان شاخههای مختلف گردشگری، قدرت و دوام بیشتری پیدا میکند. دورههای آموزشی وجود دارد که برگزار میشود و کارت تورلیدری میگیرند. ما در این زمینهها آموزشگرهای اولیه نداشتیم اما متدهای علمی تدوین شد و به اجرا در آمد.
تنوع ژانر سفر به تعدد شیوههای گردشگری منجر شده است
این فعال گردشگری در مورد زمینههای اجتماعی توسعه کانالهایی چون همسفریاب، معتقد است: چون شاخه های مختلفی پیش آمده نیاز مردم هم بر همین اساس شکل گرفته و از سویی تقاضای سفر خیلی زیاد شده است. در این مورد هم عامل افزایش جمعیت مهم است و هم تغییر سبک زندگی مردم. پیش از این سبک زندگی مردم در بیشتر مناطق جهان به این شکل بود که افراد کار و زندگی با ثبات خود را داشتند و کمتر به سفرهای خانوادگی و فردی فکر می کردند. اما امروزه با این تغییراتی که شاهدیم، لازم است ابزار و خدمات مورد نیاز برای همه ژانرهای سفر را برای مردم پیش بینی کنیم. ساده ترین ابزار سفر همان وسیله نقلیه و محل اقامت است اما همین موضوع هم امروز دچار تحول شده است. می بینیم که سایتهایی راه اندازی شده که افراد در آن سامانه ثبت نام می کنند. رتبه بندی افراد، میزان ضریب اعتماد به آنها و امتیازی که به آنها داده شده در سامانه ثبت شده است. یک سایت ویژه مربوط به خودروی اشتراکی است و سفرهای انجام شده هم در آن قابل دسترسی است. همچنین سامانه های خانه اشتراکی هم در سطح جهان فعال است و افراد می توانند به طور متقابل میهمان یا میزبان سفرهای یکدیگر شوند و به این طریق مساله اسکان که بار مالی زیادی را برای سفر دارد تا حد زیادی حل شده است. این سامانه در کشور ما حدود ۱۲ سال است که فعالیت می کند و هزاران نفر در کشورمان عضو سامانه هستند. میزبانیها و میهمانیهای زیادی هم از سوی شهروندان ایرانی در این سامانه به ثبت رسیده است. در دنیا حدود ۲۰۰ میلیون نفر عضو این سامانه هستند اما از آنجا که در ایران فیلتر شده است آمار تعداد اعضای ایرانی مشخص نیست.
وی تاکید می کند که از سویی با توجه به شرایط امروز جامعه سامانه هایی هم تحت عنوان همسفریاب یا پایه یاب راه اندازی شده است و می افزاید: افراد زیادی هستند که قصد سفر دارند اما تنها هستند یا تمایل به سفر گروهی دارند اما علاقه ای به سفر با تور ندارند. این سامانه ها می تواند خلاء های سفر را برای این اشخاص پر کند. فرض کنید فرد گردشگری قصد سفر و بازدید از یک آبشار در نقطه ای دورافتاده را دارد اما وسیله نقلیه ای ندارد؛ از سوی دیگر فردی اتومبیل در اختیار دارد اما آشنایی با سفر یا مقصد ندارد. این افراد می توانند از طریق سامانه یا کانال یکدیگر را پیدا کنند و با هم به سفر بروند. شکل گیری این پدیده ناشی از تغییر در سبک زندگی مردم است که خود ناشی از عوامل متعددی است. امروز بعد خانوار کوچک شده ؛ از سوی دیگر تعدد نقاط سفر و متنوع شدن و تخصصی شدن نقاط گردشگری سبب شده که همه افراد امکان استفاده از آن را نداشته باشند. فرض کنید در مورد غارگردی، افراد مسن توانایی رفتن به این سفر سخت را ندارند بنابراین ممکن است فرد برای رفتن به این نقاط با مشکل نداشتن همراه مواجه شود. یا در مثالی دیگر اقامت در کویر شرایطی دارد که برای هرکسی آسان نیست و نیاز به افرادی از سنخ و تیپ خاصی است.
از بین رفتن تعاملات خانوادگی از آسیبهای جایگزینی سفر خانوادگی با سفرهای مجردی
رفیع پور از بین رفتن تعاملات خانوادگی را یکی از آسیبهای جایگزینی سفر خانوادگی با سفرهای به اصطلاح مجردی و دوستانه می داند و می گوید: این مساله آسیبهایی هم دارد که باید بررسی شود که میزان سفرهای خانوادگی تحت تاثیر سفرهای متنوع امروزی چقدر تغییر کرده است. ممکن است با ادامه همین روند چیزی از سفرهای خانوادگی باقی نماند.
وی با انتقاد از نبود سیاستهای مدون و رسمی و نبود کنترل روی کانالهای متعدد همسفریاب معتقد است: از آنجا که از طریق یک سری ساختارهای رسمی امکان رفع چالشهای سفر در کشور ما شکل نگرفته است، امروز شاهد ظهور و بروز کانالهایی هستیم که با هدف یافتن همسفر یا پیدا کردن میزبان سفر شکل گرفته اند. ما یک سامانه مدون و دارای مجوز برای سفر اشتراکی نداریم و این سایتها و کانالها از همین خلاء سوء استفاده می کنند، حتی استارتاپهایی هم در این زمینه شکل گرفته اند اما هیچ نظارتی بر این کانالها وجود ندارد. بارها از افراد علاقمند به گردشگری شنیده ایم که در این سایتها و کانالها، افرادی میزبان افراد و اشخاصی شده اند اما دچار مواردی چون سرقت اموال، دزدی لوازم سفر حتی مواردی از تجاوز و خشونت شده اند. البته چون نظارت دقیقی بر این موارد نیست، نمی شود آمار دقیقی از میزان آسیبهای این قبیل سفرها ارائه داد. به نظر می رسد باید یک هم افزایی بین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، نیروی انتظامی و حتی وزارت خارجه شکل بگیرد و سامانه مدونی ایجاد شود که به همه نیازهای سفر پاسخ دهد. اگر این فرآیند تحت نظارت و کنترل در نیاید، می تواند تبعات بدی در پی داشته باشد. اگر امروز گزارشهای سرقت و تجاوز وجود دارد، ممکن است در آینده مسایل امنیتی هم برای کشور پدید آورد.
رفیع پور در مورد گلایه فعالان گردشگری از دخالت دولتی در موضوع سفر هم می گوید: ما معتقدیم نباید دخالت دولتی وجود داشته باشد اما در حد نظارت و کنترل لازم است یک نهاد رسمی ورود داشته باشد تا امنیت سفر برای گردشگران تامین شود. ما چهار هزار راهنمای گردشگری دارای کارت تورلیدری در کشور داریم اما از این تعداد حداکثر ۷۰۰ نفر مشغول کار هستند و بقیه به صورت مقطعی فعالت می کنند زیرا زمینه شغلی برای آنها فراهم نیست. فعالیت این کانالهای تلگرامی موجب ضعیف شدن بازار کار گردشگران هم شده است. افراد بدون نیاز به راهنمای گردشگری، همسفر خود و مقصد سفر را پیدا می کنند و به سفر می روند اما در بیشتر موارد تجربه خوبی هم از سفر کسب نمی کنند چون گردشگری تخصصی نیاز به راهنمای تخصصی دارد که از جاذبه ها و ویژگیهای طبیعی، فرهنگی تاریخی و گردشگری منطقه مطلع باشد. اگر نسخه بومی از سامانه های گردشگری فعال در سطح جهان را در کشور ایجاد کنیم خودبه خود کانالهای غیرمعتبر از چرخه سفر حذف می شوند. ما امروز حتی شاهد برخوردهای سلیقه ای با تورهای مختلف دارای مجوز هستیم که این سامانه باید با نظام مند کردن سفر، امنیت گردشگران را تامین کند.
فارغ از آسیبهای ظهور کانالهای همسفریاب در مساله سفر، شکل گیری این کانالها و استقبال اجتماعی به آنها می تواند چارچوبهای خانوادگی و هنجارهای اجتماعی را هم دستخوش تغییر کند. در حال حاضر هر کدام از این کانالها چندین هزار نفر عضو دارند و روزانه دهها پیشنهاد سفر به افراد غریبه در آن ثبت می شود.
نظارتی روی کانالهای همسفریاب نیست
مهرداد فلاطونی، روانشناس اجتماعی و مشاور خانواده هم با اشاره به بروز آسیبهای اجتماعی در رواج کانالهای همسفریاب یا پایه یاب می گوید: ترویج این سفرها ریشه در نوع تفکر و برخورد ما با تکنولوژی دارد. برخی توجیه می کنند که در هر صورت جامعه رو به جلو حرکت می کند و مسیر خود را پیدا می کند، اما من مخالف این هستم که جامعه به سرعت پیش می رود زیرا استفاده ما از تکنولوژی غلط است. چطور می شود، فردی، شخص یا افراد دیگری را بدون کمترین شناخت به عنوان همسفر انتخاب کند. وقتی نظارتی بر این کانالها نیست چه تضمینی وجود دارد که مشخصات وارد شده فرد در کانال صحیح و صادقانه باشد. به ویژه وقتی بحث منافع مالی برای صاحب کانال مطرح باشد، صحت اطلاعات اعضای کانال به کلی زیر سوال است. حال در چنین شرایطی چگونه می توان به همسفر شدن با افراد ناشناس و غریبه اعتماد کرد؟
وی گفت: جوانان به دنبال شرایط خلاقانه برای برقراری ارتباطات اجتماعی هستند که یکی از آنها همین کانالهایی است که در زمینه های مختلف فعالیت می کنند و امروز حیطه فعالیت آنها به حوزه سفر هم رسیده است. ما از قدیم گفته ایم افراد را باید در سفر شناخت؛ اما چه سفری؟
برخی درخواستها در کانالهای همسفریاب از دایره سفر عادی خارج است
این مشاور خانواده و کارشناس سبک زندگی معتقد است: امروز از این سفرها استفاده ابزاری می شود. شاهدیم که افراد مشخصاتی برای همسفر خود در نظر می گیرند که هدف را کاملا نشان می دهد. فرض کنید مرد میانسالی برای سفر به یک نقطه گردشگری در خارج از کشور تقاضای همسفر خانم در یک بازه سنی و مشخصات ظاهری خاص دارد. چنین مواردی از دایره سفر عادی خارج است. ما سامانه های مشابه خارجی هم داریم اما در آنها کیفیت سفر، میزان خدمات، نوع برخورد و ... از سوی میزبان و میهمان سنجش شده و افراد بر این اساس رتبه بندی می شوند و درصدی از اعتماد شکل می گیرد. اما در کانالهایی که ما شاهد آن هستیم نه مشخصات قابل اتکا است، نه منظور و مقصد سفر و نه هیچ شاخص دیگری. این گونه استفاده ابزاری از مساله جنسیت و سفر، یک توهین به صنعت بزرگ گردشگری هم به شمار می رود و لازم است به سرعت ساماندهی شوند. در سامانه های مشابه خارجی ما شاهد یک تعامل اجتماعی و تبادل فرهنگی هستیم اما در کانالهای داخلی گویی فردی، یک شخص دیگر را برای سفر استخدام می کند. این نوع پیشنهاد سفر با کدهایی که در نوع درخواست سفر ارائه می شود، یعنی استفاده ابزاری از جنسیت. این سوء استفاده مرد و زن هم نمی شناسد.
فلاطونی تاکید می کند: به طور قطع رشد قارچ گونه این کانالها زمینه را برای بروز آسیبهای مختلف فراهم می کند و ممکن است گروهی، رفتن به این سفرها را کار و کاسبی خود قرار دهند. این روابط سطحی و زودگذر در قالب تعامل اجتماعی جای نمی گیرد. سازمان های مردم نهاد باید در این زمینه شکل بگیرد که افراد بسته به نوع نیاز خود بتوانند از خدمات سفر بهره ببرند.
وی در پاسخ به افرادی که مدعی هستند چنین کانالهایی با هدف ایجاد یک سفر سالم و به دور از آسیب فعالیت می کنند، می گوید: مساله حتی فراتر از این آسیب است. سفر با یک فرد غریبه حتی اگر با هدف لذتجویی نباشد، در سبک زندگی اسلامی و ایرانی ما جایگاهی ندارد. ما تورهای دارای مجوزی داریم که افراد می توانند از آن بهره ببرند. ما نقش پدر را در خانواده فراموش کرده ایم. اصولا سفر بدون کسب اجازه از سرپرست خانواده چه جایگاهی در فرهنگ ما دارد که این روزها در حال ترویج است؟ این سفرها در بیشتر موارد پنهانی انجام می شود و کمترین آسیب این سفرها همین ترویج دروغ و دورویی است، زیرا کمتر خانواده هایی هستند که به جوانان خود اجازه رفتن به سفر با فرد یا افراد غریبه را بدهند. از سوی دیگر رواج چنین فرهنگی موجب از بین رفتن قبح روابط اجتماعی می شود به همین جهت معتقدم صحیح نیست.
دلیل استقبال جوانان از همسفریاب باید مشخص شود
مسعود بُربُر خبرنگار و فعال گردشگری هم در این زمینه معتقد است: هر سفری چند رکن اصلی دارد. وسیله سفر، محل اقامت، خوراک و مقاصد دیدنی. ظهور شبکههای اجتماعی در ابعاد مختلف سفر هم تغییرات جدی ایجاد کرده است. چه در مرحله کسب اطلاعات درباره مقصد سفر، چه درباره نحوه حمل و نقل در سفر، چه در مرحله اقامت و چه حتی بعد از سفر که گردشگران عکسها و گزارشی از سفرشان ارائه می کنند شبکههای اجتماعی امروز نقش بسیار ویژهای پیدا کرده اند. واقعیت آن است که هرچه به سمت بستن و محدود کردن شبکههای اجتماعی برویم به هر حال مردم راه استفاده از این ابزارها را برای خود باز می کنند. چه شبکههای اشتراک اقامتگاه، چه شبکههای اشتراک خودرو، و چه شبکههای اشتراک نظر درباره سفر. در شرایط کنونی مخاطبان فعال خودشان را دارند و راه درست رویارویی با آنها نه محدود کردنشان که تجربه نشان داده فرجام موفقیت آمیزی ندارد، بلکه فرهنگ سازی، ایجاد آموزشهای مرتبط با سفر، ارائه خدمات بهتر در تورها، افزایش کیفیت خدمات راهنمایان گردشگری، معرفی هرچه بیشتر بوم گردی و تنوع گزینههای سفر در کشور است.
این فعال گردشگری با طرح این پرسش که باید ببینیم اصلا دلیل استقبال مردم از این شبکهها چیست؟ می افزاید: اگر در یک کلمه بخواهیم به این پرسش پاسخ بدهیم باید گفت علاقه مردم به تجربه ارتباطات اجتماعی تازه. در حالی که در تورهای رسمی هم به شکل سالم و درستی همین امکان فراهم است با این تفاوت که یک راهنمای حرفهای و آموزش دیده برای مقابله با شرایط خاص و پیش بینی نشده و افزایش کیفیت سفر همراه مسافر است. مسالهای که بیش از همه باید بر آن تاکید ورزید و درباره آن فرهنگسازی کرد و فواید و مزایای استفاده از ظرفیتهای حضور راهنمایان گردشگری در سفر را گوشزد کرد. در آن صورت، وقتی مردم بدانند آنچه به دنبالش هستند در تور رسمی نیز فراهم است با این تفاوت که با حضور راهنما هم ارزش افزوده سفرشان بیشتر می شود و هم در مقابل خطرات و چالشهای احتمالی شرایط ایمن تری دارند، دیگر چه دلیلی برای استفاده از شبکههای ناایمن باقی می ماند؟